ضلع جنوبی حرم امیرالمومنین(ع)
ضریح امیرالمومنین(ع)
سقاخانه امیرالمومنین(ع)
به نام خدا
عید سعید فطر مبارک
با تشکر از سایت http://t3ns.blogfa.com/cat-7.aspx
شیمی۱
1- علامت کدام عنصر درست نیست؟
1)آهن Fe 2) نقره Ag 3) جیوه Mg 4) روی Zn
2- حد اکثر چند درصد از آبهای موجود برای انسان و دیگر موجودات زنده غیر در یائی مورد استفاده قرار می گیرد؟
1) 50 2)0/5 3) 5 4) 10
3- مقدار مصرف نهان آب در کدام بخش بیشتر است؟
1) تامین انرژی 2) کشاورزی
3) صنایع و معادن 4) امور بازرگانی و خدمات
4- ظرفیت گرمائی ویژه کدامیک از همه بیشتر است؟
1) آهن 2) مس 3) الکل 4) آب
5- پس ازموازنه مجموع ضرایب دو طرف واکنش چند است؟
AL2O3 + Hcl àALcl3 + H2O
1)11 2) 12 3) 8 4)4
6- کدام ذره زیر دارای (e = 18 و p = 17 و N=20) می باشد؟andis
35 + 37 - 37 - 35
1) Cl 2) Ar 3) Cl 4) Cl
17 18 17 17
7- کدامیک اسید قویتری است؟
1) 1 = PH 2) 4 = PH 3) 9 = PH 4) 13 = PH
2+ 2+ 2+ 2+
8- کدامیک از یونهای مقابل سنگین آلوده کننده آب نیست؟
2+ 2+ 2+ 2+
1) Hg 2) Cd 3) Pb 4) Mg
9- کدام ماده زیر را به آب آشامیدنی اضافه کنید تا مانع از رش جلبکها شود؟
+3 +3
1) CL 2) AL 3) Fe 4) کات کبود
10- ساده ترین واحد سازنده یک ماده که برخی ویژگی های آن را حفظ کند؟
1) مولکول 2) اتم 3) عنصر 4) ترکیب
11- اگر اتمی یک یا چند الکترون از دست بدهد به یون .......... تبدیل می شود که به آن ......... می گویند.
1) مثبت – آنیون 2) مثبت – کاتیون
3) منفی – کاتیون 4) منفی – آنیون
12- در روزهای گرم تابستان مقدار ...... اکسیژن در آب حل می شود و میزان Do ...... می یابد.
1) کمتری –کاهش 2) بیشتری- کاهش
3) بیشتری- افزایش 4) کمتری -افزایش
13- در کدام مورد زیر همه مواد آلوده کننده عمده هوا محسوب نمی شوند؟
1) دی اکسید گوگرد و اکسیدهای نیتروژن 2) منو اکسید کربن و ذرات ریز معلق
3) دی اکسید کربن و ترکیبات سرب 4) ئیدروکربنهای نسوخته و دی اکسید گوگرد
14- هوا تشکیل شده است از
1) مخلوطی از گازهای ساده 2) ماده ساده
3) ماده مرکب 4) مخلوطی از گازهای ساده و مرکب
15- کدام پدیده زیر جنبه شیمیائی بیشتری دارد؟
1) انجماد آب 2) انحلال شکر در آب
3) تصعید نفتالین 4) فاسد شدن تخم مرغ
شرکت در مسابقه وب شیمی
موضوع ارائه شده در مورد: مخزن سوالات شنبه بیست و هفتم اسفند 1384 1:4
۱-منظور از چرخه آب تبدل شدن آب اقیانوس ها به برف و
باران و برگشت مجدد آن از طریق رود خانه به اقیانوس
است
۲- مصرف آشکار آب ،آبی است که برای آشامیدن یا
استحمام وغیره استفاده وشود . اما مصرف نهان آب
،آبی است که در مصارف کشاورزی یا صنعتی مصرف
می شود
۳- آب آلوده به آبی گفته می شود که برای هدفی
که می خواهیم از آن استفاده کنیم مناسب نباشد
بطور کلی به هر چیزی که وجود مقدارزیاد آن باعث آزار شود و سلامتی
انسان ودیگر جانداران را تهدید کند آلودگی می گویند .
4- آلودگی گرمایی آب منظور گرم شدن آب در مصارف صنعتی است که
می تواند موجب مرگ ومیر ماهی ها گردد .
5- حل شدن گازهادر آب به دو عامل بستگی دارد (1-فشار 2-دما)
حل شدن گازها در آب با فشار نسبت مستقیم دارد یعنی اگر فشار را دو
برابر کنیم میزان حل شدن گازها در آب دو برابر میشود اما حل شدن گازها
با دما نسبت (وارونه )دارد .یعنی با بالا رفتن دمای آب حل شدن گاز
اکسیژن در آب کاهش می یابد .
6-DOنشانگر میزان اکسیژن حل شده در محلول است که بر حسب ppm
(به معنای در میلیون )بیان می شود نطور مثال وقتی می گوییم
DOآب4ppmاست یعنی 4گرم اکسیژن در یک میلیون گرم در آب حل شده
7-مقدارpH-خاصیت اسیدی و بازی را نشان می دهد که می توانند
از صفر تا 14تغییر کند
8- شناساگر لیتموس (تورنسل )در محیط اسیدی سرخ و در محیط بازی
آبیمی شود
9-اگرpHمحلولی کمتر از 7باشد یعنی محلول خاصیت اسیدی دارد اما
بیشتر از این مقدار را خاصیت بازی می گویند
10-آب باران کمی خاصیت اسیدی دارد زیرا (کربن دی اکسید )موجود
در هوا به کربنیک اسید تبدیل می شود
HO2+CO2--------H2CO3
11-عامل اسیدی Hعامل بازی OHست بطور مثال HCLاسید و
NaOH(سریم هیدروکسید)بازاست
۱۲- از NaOH برای تهیه صابون جامد و از KoH برای تهیه صلبون مایع
استفاده می شود
13- کاتیون های سنگین موجب آلودگی آب آشامیدنی می گردندکه
عبارنند از جیوه -سرب و کادمیم
14- آب سخت منظور آبی است که دارای املاح آهکی( Ca+2)یا کاتیون
منیزیم(Mg+2)و آهن (Fe+2)باشد . اشکال آب سخت آن است که
صابون نمی توانند به خوبی درآن کف کند . یون های فوق را از آب سخت
جدا کنیم به آب نرم تبدیل می شود
15-برای تبدیل سخت به آب نرم آب سخت (سدیم کربنات ) اضافه نمود
تا املاح از آن جدا و ته نشین شود .
16- آبی که سختی موقت داشته باشد از طریق گرم کردن می توانیم
مواد آهکی را آن جدا و به آب نرم تبدیل نمائیم .
17- جدا شدن (کلسیم کربنات) از آبی که سختی موقت دارد موجب
تشکیل ستون های بزرگ استالاکتیت و استالاگمیت در غاز های
بسته می شود
18- انحلال نمک در آب بخاطر این است که مومکلول های آب قطبی هستند
و می توانند یون های موجود در نمک را بطرف خود بکشند و آنها را از
یک دیگر جدا سازند NaCl------+Na -Cl(حل شدن در آب )
الف شیمی
باسپاس از http://www.web-doostan-a.blogfa.com/
مواد متنوعی که روزانه در آزمایش و تجربه با آن روبه رو هستیم، متشکل از اتمهای گسسته است. وجود چنین ذراتی برای اولین بار توسط فیلسوفان یونانی مانند دموکریتوس (Democritus) ، لئوسیپوس (Leucippus) و اپیکورینز (Epicureanism) ولی بدون ارائه یک راه حل واقعی برای اثبات آن ، پیشنهاد شد. سپس این مفهوم مسکوت ماند تا زمانیکه در قرن 18 راجر بسکوویچ (Rudjer Boscovich) آنرا احیاء نمود و بعد از آن توسط جان دالتون (John Dalton) در شیمی بکار برده شد.
راجر بوسویچ نظریه خود را بر مبنای مکانیک نیوتنی قرارداد و آنرا در سال 1758 تحت عنوان:
چاپ نمود.
![]() |
اتمها ، از طرق ساده ، قابل تفکیک نیستند، اما باور امروزه بر این است که اتم از ذرات کوچکتری تشکیل شده است. قطر یک اتم ، معمولا میان 10pm تا 100pm متفاوت است.
در آزمایشها مشخص گردید که اتمها نیز خود از ذرات کوچکتری ساخته شدهاند. در مرکز یک هسته کوچک مرکزی مثبت متشکل از ذرات هستهای ( پروتونها و نوترونها ) و بقیه اتم فقط از پوستههای متموج الکترون تشکیل شده است. معمولا اتمهای با تعداد مساوی الکترون و پروتون ، از نظر الکتریکی خنثی هستند.
اتمها عموما برحسب عدد اتمی که متناسب با تعداد پروتونهای آن اتم میباشد، طبقهبندی میشوند. برای مثال ، اتم های کربن اتمهایی هستند که دارای شش پروتون میباشند. تمام اتمهای با عدد اتمی مشابه ، دارای خصوصیات فیزیکی متنوع یکسان بوده و واکنش شیمیایی یکسان از خود نشان میدهند. انواع گوناگون اتمها در جدول تناوبی لیست شدهاند.
اتمهای دارای عدد اتمی یکسان اما با جرم اتمی متفاوت (بعلت تعداد متفاوت نوترونهای آنها) ، ایزوتوپ نامیده میشوند.
سادهترین اتم ، اتم هیدروژن است که عدد اتمی یک دارد و دارای یک پروتون و یک الکترون میباشد. این اتم در بررسی موضوعات علمی ، خصوصا در اوایل شکلگیری نظریه کوانتوم ، بسیار مورد علاقه بوده است.
واکنش شیمیایی اتمها بطور عمدهای وابسته به اثرات متقابل میان الکترونهای آن میباشد. خصوصا الکترونهایی که در خارجیترین لایه اتمی قرار دارند، به نام الکترونهای ظرفیتی ، بیشترین اثر را در واکنشهای شیمیایی نشان میدهند. الکترونهای مرکزی (یعنی آنهایی که در لایه خارجی نیستند) نیز موثر میباشند، ولی بعلت وجود بار مثبت هسته اتمی ، نقش ثانوی دارند.
اتمها تمایل زیادی به تکمیل لایه الکترونی خارجی خود و (یا تخلیه کامل آن) دارند. لایه خارجی هیدروژن و هلیم جای دو الکترون و در همه اتمهای دیگر طرفیت هشت الکترون را دارند. این عمل با استفاده مشترک از الکترونهای اتمهای مجاور و یا با جدا کردن کامل الکترونها از اتمهای دیگر فراهم میشود. هنگامیکه الکترونها در مشارکت اتمها قرار می گیرند، یک پیوند کووالانسی میان دو اتم تشکیل میگردد. پیوندهای کووالانسی قویترین نوع پیوندهای اتمی میباشند.
هنگامیکه بوسیله اتم ، یک یا چند الکترون از یک اتم دیگر جدا میگردد، یونها ایجاد میشوند. یونها اتمهایی هستند که بعلت عدم تساوی تعداد پروتو نها و الکترونها ، دارای بار الکتریکی ویژه میشوند. یونهایی که الکترونها را برمیدارند، آنیون (anion) نامیده شده و بار منفی دارند. اتمی که الکترونها را از دست میدهد کاتیون (cation) نامیده شده و بار مثبت دارد.
کاتیونها و آنیونها بعلت نیروی کولمبیک (coulombic) میان بارهای مثبت و منفی ، یکدیگر را جذب مینمایند. این جذب پیوند یونی نامیده میشود و از پیوند کووالانسی ضعیفتر است.
همانطور که بیان گردید، پیوند کوالانسی در حالتی ایجاد میشود که در آن الکترونها بطور یکسان میان اتمها به اشتراک گذارده میشوند، درحالیکه پیوند یونی در حالی ایجاد میگردد که الکترونها کاملا در انحصار آنیون قرار میگیرند. بجز در موارد محدودی از حالتهای خیلی نادر ، هیچکدام از این توصیفها کاملا دقیق نیست. در بیشتر موارد پیوندهای کووالانسی ، الکترونها بطور نامساوی به اشتراک گذارده میشوند، بطوریکه زمان بیشتری را صرف گردش بدور اتمهای با بار الکتریکی منفیتر میکنند که منجر به ایجاد پیوند کووالانسی با بعضی از خواص یونی میگردد.
بطور مشابهی ، در پیوندهای یونی ، الکترونها اغلب در مقاطع کوچکی از زمان بدور اتم با بار الکتریکی مثبتتر میچرخند که باعث ایجاد بعضی از خواص کووالانسی در پیوند یونی میگردد.
هرگاه هیدروژن به اتمی با الکترونگاتیوی زیاد مثل فلوئور ، اکسیژن یا نیتروژن متصل گردد، شرایطی برای بوجود آمدن نوع بسیاری مهمی جاذبه بین مولکولی مثبت ـ منفی که آن را پیوند هیدروژنی میگویند حاصل میشود. به عبارت دیگر ، اتم هیدروژن یک مولکول و زوج الکترون غیر مشترک مولکول دیگر متقابلا همدیگر را جذب میکنند و پیوندی تشکیل میشود که به پیوند هیدروژنی ، Hydrogen Bond مرسوم است. |
جاذبه بین مولکولی دربرخی از ترکیبات هیدروژندار بطور غیرعادی قوی است. این جاذبه در ترکیباتی مشاهده میشود که درآنها بین هیدروژن و عناصری که اندازه کوچک و الکترونگاتیویته زیاد دارند، پیوند هیدروژنی وجود دارد. پیوند هیدروژنی نه تنها بین مولکولهای یک نوع ماده ، بلکه بین مولکولهای دو ماده متفاوت که توانایی تشکیل پیوند هیدروژنی را دارند نیز برقرار میشود.
پیوند هیدروژنی بر اثر جاذبه اتم هیدروژن اندک مثبت موجود در یک مولکول و اتم بسیار الکترونگاتیو موجود در مولکول دیگر (یا در محل دیگر همان مولکول اگر مولکول به قدر کافی بزرگ باشد که بتواند روی خود خم شود) تولید میگردد. جا به جا شدن یک جفت الکترون به سمت عنصر بسیار الکترونگاتیو نیتروژن ، اکسیژن یا فلوئور موجب میشود که این اتمها دارای بار منفی جزئی شوند.
در این صورت پیوند هیدروژنی پلی است میان دو اتم شدیدا الکترونگاتیو با یک اتم هیدروژن که از طرفی بطور کووالانسی با یکی از اتمهای الکترونگاتیو و از طرف دیگر بطور الکترواستاتیکی (جاذبه مثبت به منفی) با اتم الکترونگاتیو دیگر پیوند یافته است. استحکام پیوند هیدروژنی یکدهم تا یکپنجاهم قدرت یک پیوند کوالانسی متوسط است.
وجود خواص غیرعادی برخی از مواد در حالت جامد یا مایع از جمله بالا بودن دماهای ذوب و جوش ، نشان میدهد که نیروهای جاذبه بین مولکولی در آنها به اندازهای زیاد است که نمیتوان آن را به تأثیرهای متقابل ضعیف بین مولکولی نسبت داد. آشناترین این نوع مواد ، فلوئورید هیدروژن ، آب و آمونیاک است که بسیاری از خواص آنها از جمله دماهای جوش و ذوب آنها از دماهای جوش و ذوب ترکیبهای مشابه خود ، برای مثال بطور غیرمنتظرهای بالاتر است.
شاید تصور شود که علت این وضعیت غیر عادی ، قطبیت به نسبت زیاد این مولکولهاست. البته تا اندازهای همین طور است. اما بررسی دقیق این پدیده غیر عادی نشان میدهد که باید نیروی جاذبه قویتر از نیروهای جاذبه دوقطبی _ دوقطبی بین مولکولهای آنها برقرار باشد.
اگر به ساختار الکترونی مولکولهای توجه شود، میتوان به موردهای مشترک بین آنها پی برد. این وجه اشتراک ، وجود دست کم یک پیوند کوالانسی با اتم هیدروژن و یک اوربیتال هیبریدی ناپیوندی دو الکترونی اتم مرکزی بسیار الکترونگاتیو در هر یک از آنهاست.
اتمهای الکترونگاتیوی بالایی دارند با هیدروژن پیوند کوالانسی بشدت قطبی بوجود میآورند، بطوری که هیدروژن به میزان قابل توجهی خصلت یک پروتون را پیدا میکند. جفت الکترون ناپیوندی و قابل واگذاری روی اتم الکترونگاتیو H ، این امکان را پدید میآورد که اتم هیدروژن در نقش پل ، اتمهای الکترونگاتیو دو مولکول را به یکدیگر متصل کند و نیروی جاذبه بین مولکولی بوجود میآید که به پیوند هیدروژنی مرسوم است.
ترکیباتی که مولکولهای آنها از طریق پیوند هیدروژنی به همدیگر پیوستهاند، علاوه بر دارا بودن نقاط جوش بالا ، بطور غیرعادی در دمای بالا ذوب میشوند و آنتالپی تبخیر ، آنتالپی ذوب و گرانروی آنها زیاد است.
یخ روی آب شناور میماند، زیرا به هنگام انجماد ، منبسط میشود. سبب این انبساط پیوند هیدروژنی میان مولکولهای خمیده آب است ساختار خمیده یا زاویهای مولکول آب ناشی از آرایش چهار وجهی چهار جفت الکترون در لایه ظرفیت یک اتم است. ساختار زاویهای مولکول آب و پیوند هیدروژنی میان مولکولهای آب به آن معنی است که هر مولکول آب میتواند حداکثر با چهار مولکول آب دیگر پیوند هیدروژنی داشته باشد.
پس آب مایع را میتوان به صورت خوشههایی از مولکولهای آب تصورکرد، خوشههایی که با پیوند هیدروژنی از مولکولهای آب ساخته شدهاند و دائم در حال حرکتند. شمار مولکولها در هر خوشه و سرعت حرکت خوشهها به دما بستگی دارد. با سرد شدن آب ، مجموعههایی از مولکولهای آب که بسرعت در حرکتاند، کند میشوند و در نقطه انجماد به یکدیگر قلاب شده ساختمان سه بعدی منبسط شدهای را بوجود میآورند. این ساختمان گستردهتر موجب میشود که تراکم یخ کمتر از آب باشد.
ذوب شدن یخ در حدود 15% انرژی پیوندهای هیدروژنی را میشکند و این امر سبب فرو ریختن ساختار میشود. در نتیجه مایعی متراکم حاصل می گردد.
خاصیت عجیب دیگر آب ، نقطه جوش نسبتا زیاد آن است. تقریبا تمام ترکیبات هیدروژندار مجاور اکسیژن و اعضای خانواده آن یعنی در دمای اتاق به حالت گازی هستند. اما آب مایع است. برای آنکه یک مولکول به حالت بخار در آید، باید انرژی جذب کند تا بتواند خود را از قید مولکولهای دیگر آزاد کند. چون آب مایع با پیوند هیدروژنی به صورت خوشههایی از مولکولها در میآید، برای شکسته شدن پیوندهای هیدروژنی آن ، انرژی زیادی لازم است.
اما همه پیوندهای هیدروژنی شکسته نمیشوند و خوشههایی از مولکولهای آب حتی در نزدیکی 1000 درجه سانتیگراد هنوز وجود دارند. وقتی آب گرم میشود، آشفتگی گرمایی پیوند هیدروژنی را میگسلد تا آنکه در بخار آب ، فقط جزء کوچکی از شمار پیوندهای هیدروژنی موجود در آب مایع یا جامد باقی میماند. اگر پیوند محکم میان مولکولی از قبیل پیوند هیدروژنی وجود نداشته باشد، مواد معمولا بنا به جرم مولکولی خود به جوش میآیند.
جرمهای مولکولی بزرگتر برای جوش آمدن به دمای زیادتری نیازمندند. عمدتا به این دلیل که ابرهای الکترونی بزرگتر آسانتر و پیچیده میشوند و این امر ، منجر به نیروهای لاندن بین مولکولی قویتر میشود.
پیوندهای هیدروژنی در بسیاری از مواد یافت میشوند. پدیدههایی از قبیل چسبناک شدن آبنبات سفت ، دیرتر خشک شدن الیاف پنبهای از الیاف نایلونی ، نرم شدن پوست با نایلون ، ناهنجارهای ظاهری در ماهیت آب ، همگی ناشی از همین پیوندهای هیدروژنی است.
پیوند هیدروژنی در تعیین ساختار و خواص مولکولهای سیستمهای زنده نقش اساسی دارد. اجزای مارپیچ آلفا در ساختار پروتئینها و اجزای مارپیچ دوگانه در ساختار DNA توسط پیوند هیدروژنی بهم میپیوندند. تشکیل و گسسته شدن پیوندهای هیدروژنی در تقسیم یافتن و سنتز پروتئینها توسط آن دارای اهمیت اساسی است.
ب - زیست شناسی
باسپاس ازhttp://www.emdadzafari.com/zest1.htm
آموزش فصل اول
نگرش علمی و علوم زیستی
روش علمی: زیست شناسی، علم مطالعه موجودات زنده است. زیست شناسان در جریان مطالعه موجودات زنده همواره چیزهای تازه مشاهده می کنند و با پرسش های گوناگون مواجه می شوند. آنان پاسخ پرسش های خود را با روش معینی جستجو می کنند. روشی که دانشمندان برای یافتن پاسخ های خود از آن استفاده می کنند، روش علمی نام دارد.
تفکر علمی: اگر برای یافتن پاسخ پرسش ها از واقعیت و منطق استفاده کنیم، دارای تفکر علمی شده ایم. در تفکر علمی باید برای هر پاسخی که ارائه می دهیم دلی و منطق داشته باشیم.
مراحل روش علمی:
1- تعریف مسئله: محققــان اولیـن سـؤالی را که بــرای آنـان پیش آمده است با دقت مشخص و تعریف می کنند.
2- جمع آوری اطلاعات: از طریق کتابها، مجلات، مطالب علمی، شبکه های اطلاع رسانی، به جستجو دربارة کارهای دیگران در رابطه با آن موضوع خاص، می پردازند.
نکته: محققان در این مرحله، برای جمع آوری اطلاعات بیشتر، دست به آزمایش و مشاهده هم می زنند.
نکته: محققان معمولاً کار خود را از صفر شروع نمی کنند، بلکه کارهای یک محقق، اساس کار محقق دیگر قرار می گیرد.
3- فرضیه سازی: یعنی حدس و گمانی که بر پایه اطلاعات بدست آمده درباره علت پدیده ای زده می شود. حتی فرضیه ممکن است مورد قبول یا عدم قبول واقع شود و خود محقق هم آن را قبول نداشته باشد.
نکته: فرضیه سازی عبارت است از استفاده از مشاهدات و استنباط ها برای ارائه راه حل های اجتمانی. در فرضیه سازی لزومی ندارد که فرضیه ها حتی تائید شوند، تنها پس از آزمودن است که می توان به درستی و نادرستی یک فرضیه پی برد.
نکته:دو چیز فرضیه را علمی می کند: 1- با شواهد منطبق باشند. 2- قابل آزمایش باشند.
4- آزمایش فرضیه: در این مرحله آزمایـش های گوناگونی برای پی بردن به درستی یا نادرستی فرضیه انجام می شود.
5- ثبت یافته ها یا اطلاعات: بایستی تمام اطلاعاتی را که از آزمایش ها بدست آمده ثبت کنیم.
6- تغییر یافته ها، نتیجه گیری و نظریه سازی: مجدداً آزمایش هایی را تکرار کرده و در جاهای مختلف آزمایش را انجام داده تا اتفاقی نبوده باشد. سپس یافته های خود را تفسیر می کنند و نظریه می سازند.
نکته: 1- در تفسیر یافته ها، داشتن اطلاعات پایه و زمینه، ضروری می باشد.
2- تفسیر یافته ها، در مقایسه با مهارت های قبلی، حدوداً پیچیده تر است.
7- انتشار گزارش: آگاه کردن دیگران از نتیجه کار است.
نکته: در روش علمی، گاه محقق بدون انجام مرحله ای به مرحلة پس از آن می رسد.
نکته: مهم ترین مراحل روش علمی، تعریف مسئله، مشاهده و تفسیر می باشد.
آزمایش ون هلمون
نکته: تفکر خلق الساعه یا پیدایش خود به خودی ماده زنده حداقل از زمان ارسطو (384 تا 322 پیش از میلاد) وجود داشت.
نکته: آزمایش کنترل شده، آزمایشی است که در آن دو آزمایش یکسان به طور همزمان انجام می شود و همه عواملی که برای این آزمایش مؤثرند، به جز یکی از آنها، یکسان است.
نکته: دانشمنــدان پس از ون هلموت دو درس گرفتــه: 1- عقایـد او قبل از آزمایش بر نتیجه آزمایش تأثیر می گذارد. 2- همه عوامل که بر آزمایش اثر می گذارد کنترل کنند.
آزمایش های ردی: در قرن هفدهم دانشمندی به نام فرانچسکو ردی سعی کرد با روش علمی نظریه ون هلموت را باطل کند.
علوم زیستی:
مجموعه علومی را که از زیست شناسی استفاده می کنند، علوم زیستی می نامند.
نکته: ارزشمندترین کاری که یک دانشمند انجام می دهد، این است که پاسخ یک پرسش را می یابد و مسئله ای را حل می کند.
شاخه های علوم زیستی به دو گروه تقسیم می شوند: 1- علوم زیستی پایه ای. 2- علوم زیستی کاربردی.
علوم زیستی پایه ای:
به منظور شناخت قوانین حاکم بر پدیده های زیستی صورت می گیرد.
مثال: تحقیق دربارة چگونگی به ارث رسیدن صفات از والدین به فرزندان
علوم زیستی کاربردی
به منظور استفاده انسان از پدیده های زیستی، برای زندگی بهتر صورت می گیرد.
مثال: کیفیت بخشیدن به گیاهان، اصلاح نژاد گیاهان برای بدست آوردن گیاهان یا جانورانی که مشخصات بهتر و مطلوبی دارند.
نکته: ساختار سلولی
موجودات زنده ساختار سازمان یافته دارند، می توانند آن را حفظ کنند و به نسل بعد منتقل سازند. سازمان یافتگی هم در ساختار سلولی و هم در ساختار شیمیایی موجودات زنده وجود دارد.
· بدن موجودات زنده از سلول ساخته شده است.
· کوچکتـرین واحد ساختـمانی بــدن موجود زنده که قـادر به انجام کلیه اعمال حیاتی است، سلول نامیده می شود.
· بعضی موجودات زنده تک سلولی و بعضی پرسلولی اند.
· واکنش های شیمیایی اساسی، اغلب درون سلول ها انجام می شود.
· همة سلول ها از تقسیم سلول های دیگر به وجود می آیند.
· پیکر همة موجودات زنده از سلول ساخته شده است.
· سلول کوچک ترین واحد سازندة پیکر موجودات زنده است.
· هر سلول از تقسیم سلول های دیگر به وجود آمده است.
آزمون تستی فصل اول بهداشت و علوم زیستی
1-مرحله چهارم یک روش علمی کدام است؟
1)جمع آوری اطلاعات 2)فرضیه سازی 3)آزمایش فرضیه 4) ثبت یافته ها
2-مرحله قبل از انتشار گزارش در روش علمی کدام است؟
1)نظریه سازی 2)تعریف مسئله 3)ثبت یافته ها 4)ساختن فرضیه
3-یک روش علمی مناسب دارای چند مرحله است؟
1)5 2)6 3)7 4)8
4-حدس و گمانی که بر پایه اطلاعات به دست آمده زده میشود چه نام دارد؟
1)قانون 2)اصل 3)نظریه 4)فرظیه
5-کدام یک از افراد زیر نظریه خلق الساعه را قبول داشتند؟
1)ون هلمونت 2)پاستور 3)ردی 4)شلایدن
6-دلیل نتیجه گیری غلط ون هلمونت چه بود؟
1)انجام ندادن آزمایش 2)نداشتن فرضیه 3)عدم وجود کنترول و شاهد 4)کم بود اطلاعات
7-...درمورد قوانین حاکم بر علوم زیستی بحس میکند.
1)زیست شناسی کار بردی 2)زیست شناسی پایه ای 3)فیزیولوژی 4)ژنتیک
8-ردی بر روی کدام جانور آزمایش میکرد؟
1)موش 2)گیاهان 3)حشرات 4)میکروبها
9-پاستور بر روی کدام جانور خلق السائه را رد کرد؟
1)میکروبها 2)حشرات 3)ویروس ها 4)هر 3 مورد
10-کدام جمله زیر درست است؟
1)در ظروفی که ردی درب آنها را بسته بو حشراتی یافت شدند.
2)پس از جمع آوری اطلاعات باید نتیجه گیری نمود.
3)طبق نظریه خلق السائه جانداران از والدین خود به وجود می آید
4)به مطالعه در مورد جانداران و عوامل موءسر بر آنها علوم زیستی گویند.
11- در یک آزمایش کنترل شده تعدا د عوامل متغیر چند تا میتواند باشد؟
1)4 2)3 3)2 4)1
12-تفکر خلق السائه از زمان چه کسی وجود داشت؟
1)ارسطو 2)ردی 3)ون هلمونت 4)پاستور
13-ردی کتاب خود را در چه قرنی منتشر کرد؟
1)16 2)17 3)18 4)19
14-محققین پس از تعبیر یافته ها........میسازند.
1)مقاله 2)قانون 3)نظریه 4)فرضیه
سئوالات تشریحی- فصل اول نگرش علمی و علوم زیستی
1_نظریه چیست؟
فرضیه ای است که با آزمایش ثابت شده است .
2_چرا آدمی برای یافتن پاسخ پرسشهای خود و طبیعت به خرافات وجادوگری و حدس و گمان روی می آورند؟
به علت کمبود دانش و آگاهی
3_اگر برای یافتن پرسشهای خود از واقعیت و منطق استفاده می کنیم به تفکر علمی نزدیک شده ایم.
4_آیا میتوان با کمک حواس به پرسشها پاسخ داد؟
خیر،زیرا حواس دارای خطا می باشد.
5_آیا هر محقق کار خود را از صفر شروع میکند؟
خیر،زیرا کارهای یک محقق اساس کارهای محقق دیگر است
6_هدف محققان از آزمایش فرضیه چیست؟
برای پی بردن به درستی یا نا دستی فرضیه
7_چرا محققان آزمایش فرضیه ی خود را تکرار میکنند؟
برای اینکه مطمئن شوند نتیجه ای که از آزمایش بدست آورده اند درست بوده است
8_در قرن 17 کدام دانشمند به نظریه ی خلق الساعه بودن جانداران معتقد بود و تفکر خود را چگونه آزمایش می کرد؟
در قرن 17 ون هلمونت .مثال موش
9_یکی از نقصهای آزمایش ون هلمونت چه بود؟
آزمایش خود را کنترل و تکرار نکرد
10_دانشمندان پس از هلمونت چه درسهای مهمی از او گرفتند؟
1_پژوهشگران باید سعی کنند همه عواملی را که بر نتیجه آزمایش اثر می گذارد را کنترل کنند.
2_پژوهشگر در نظر داشته باشد که عقاید او قبل از آزمایش بر نتیجه گیری او از آزمایش تاثیر می گذارد.
11_کنترل آزمایش چه فایده ای دارد؟
کنترل ،نتیجه ای که از آزمایش گرفته می شود را قابل اعتماد تر می کند.
12_آزمایش کنترل شده چگونه آزمایشی است؟
آزمایشی است که در آن دو آزمایش یکسان و همزمان انجام میشود و همه عواملی را که بر این آزمایش موثرند به جز یکی از آنها که قرار است اثر آن بر آزمایش مورد تحقیق قرار بگیرد باید یکسان باشد.
13_در قرن 17 کدام دانشمند با روش علمی سعی کرد نظریه خلق الساعه بودن جانداران را باطل کند؟
فرانچسکوردی
14_فرضیه ی فرانچسکوردی را توضیح دهید؟
فرضیه او چنین است : نوزادان کرمی شکل از ذرات ریزی که مگس ها بر روی گوشت فاسد بر جا می گذارند به وجود می آیند.
15_آزمایش فرضیه ردی را توضیح دهید؟
او مقداری گوشت را به قطعاتی تقسیم کرد و آنها را درون چند ظرف شیشه ای انداخت روی بعضی از این ظرف ها را با پارچه پوشاند اما دهانه برخی دیگر را باز گذاشت چند روز بعد مشاهده کرد روی گوشتی که در ظرف شیشه ای رو باز بوده نوزادان مگس ظاهر شده اند در حالی که در ظرف در بسته مگسی ظاهر نشده.
16_ردی از آزمایش خود چه نتیجه ای گرفت؟
نتیجه گرفت که مگس خود به خود از گوشت گندیده بوجود نمی ؟آید بلکه هر مگس حاصل تخمگذاری مگس دیگر است.
17_ردی آزمایش خود را چگونه تکرار کرد؟
با پنهان کردن گوشت در زیر خاک
18_ردی نتایج آزمایشهای خود را در چه کتابی منتشر کرد؟
پیدایش حشرات
19_علوم زیستی چگونه علمی است؟
مجموعه ی علومی است که منجر به شناخت علمی موجودات زنده و عوامل موثر بر آن ها می شود.
20_شاخه های مختلف علوم زیستی در چند گروه قرار دارند؟ نام ببرید؟
2 گروه: علوم زیستی پایه ای علوم زیستی کاربردی
21_پژوهشهای علوم زیستی کاربردی به چه منظوری صورت میگیرد؟با مثال؟
به منظور استفاده از پدیده های زیستی برای زندگی بهتر صورت می گیرد .مثال: چگونگی استفاده از قوانین وراثت برای بدست آوردن گیاهان یا جانورانی که مشخصات مطلوب را دارند.
22_پژوهشهای علوم زیستی پایه ای به چه منظوری صورت میگیرد؟ با مثال؟
به منظور شناخت قوانین حاکم بر پدیده های زیستی صورت می گیرد .مثال: تحقیق در باره چگونگی به ارث رسیدن صفات از والدین به فرزندان.
23_پژوهشگران علوم زیستی هنگام کار در زمینه علوم زیستی کاربردی از چه پژوهشی استفاده میکنند؟
از علوم زیستی پایه
24_آیا میتوان با روش علمی پاسخ همه پرسشهای خود را بدست آورد؟
خیر، زیرا روش علمی فقط برای موضوع هایی کاربرد دارد که بتوان آنها را در آزمایشگاه یا در طبیعت مشاهده ، اندازه گیری یا آزمایش کرد.
25_علومی که بیشترین کاربرد را در علوم زیستی دارند کدامند؟
فیزیک و شیمی
با سپاس از http://oveyssi.blogfa.com/
به نام خدا
رد شدن نظریه خلق الساعه (پیدایش خودبخودی ماده زنده از ماده ی غیر زنده)
توسط لویی پاستور
مختصری در رابطه با پاستور :
لویی پاستور دانشمند ، پزشک ، شیمیدان ، زیست شناس و باکتری شناس بزرگ فرانسوی در دهکده ی دل (Dole) ناحیه ی ژورا زاده شد .
او در دوران کودکی هیچگونه هوش زیادی از خود نشان نمی داد ولی بسیار کوشا و بردبار بود. به خاطر اینکه از استادان خود پرسش های شگفت آوری می کرد ، از گروه شاگردان نخبه و ارزنده به شمار می رفت .
پاستور در جهان به پدر میکروبیولوژی (میکروب شناسی) مشهور است . نام او در میان اندیشمندان و نیکوکاران جهان ،همیشه به یادگار خواهد ماند .
آزمایشهای مشهور پاستور که منجر به باطل شدن نظریه خلق الساعه شدند :
آزمایش اول :
پاستور لوله ای شیشه ای برگزید و درون آن مقداری پنبه قرار داد . سپس با کمک تلمبه ای ، مقداری هوا به درون لوله کشید . سطحی از پنبه که هوا از آنجا وارد لوله می شد ، رفته رفته رو به تیرگی گذاشت تا اینکه به کلی سیاه شد .
پاستور این پنبه را در مخلوطی از اتر و الکل وارد ساخت و آنچه را که در ته محلول رسوب کرده بود زیر میکروسکوپ ساده ی خود بررسی کرد .
در این بررسی مشاهده کرد که ذره های گوناگون گرد و غبار ،گرده های گل ها ، باکتری ها ی فراوان ، هاگهای گوناگون و حتی تارهای پشم در رسوب وجود دارد .
پاستور از نخستین آزمایش خود نتیجه گرفت :
هوا میکروب های فراوان دارد .
آزمایش دوم :
پاستور مقداری آبگوشت که در آن گوشت بدون چربی پخته و آب وجود داشت و محیط غذایی مناسبی برای میکروب ها به شمار می رفت را در شیشه ی دهانه بازی ریخت و آن را در مجاورت هوا قرار داد .
پس از چند روز آبگوشت گندیده شد . او آبگوشت گندیده را زیر میکروسکوپ ساده ی خود نگاه کرد و آن را پر از میکروب یافت .
پاستور برای اینکه اطمینان حاصل کند که میکروب های هوا سبب گندیدگی آبگوشت شده اند ، مقداری از آبگوشت تازه را در شیشه ی دهانه باریکی ریخت و پس از جوشاندن ، دهانه ی شیشه را گرما داد تا گداخته شد و با این کار دهانه ی آن را بست .
این آبگوشت مدت ها بدون آنکه گندیده شود ، همچنان سالم باقی ماند . پاستور از این آزمایش نتیجه گرفت :
جوشاندن آبگوشت ، میکروبهای هوا را که عامل گندیدن آبگوشت هستند ،
از بین می برد .
آزمایش سوم :
پاستور برای یافتن اطمینان بیشتر از اینکه میکروب های هوا سبب آلوده شدن آبگوشت شده اند ، یک بالون انتخاب کرد و در آن آبگوشت ریخت و جوشاند . سپس ظرف و آبگوشت جوشیده ی درون آن را توسط یک لوله ی خمیده ، در معرض هوا قرار داد .مدت ها گذشت و فسادی حاصل نشد . در این آزمایش ، لوله ی خمیده ، مانع ورود میکروب های زنده ی هوا به درون آبگوشت شده بود .
سپس پاستور با خم کردن ظرف ، مقداری از آبگوشت را وارد لوله ی خمیده ی متصل به ظرف آبگوشت کرد . سپس این آبگوشت موجود در لوله را با خم کردن مجدد ظرف ، به ظرف آبگوشت برگرداند . پس از مدتی آثار فساد و گندیدگی در آبگوشت ظاهر شد .
پاستور نتیجه گرفت :
آبگوشت خودبخود گندیده نمی شود ، بلکه میکروبهایی که در ناحیه خمیده لوله قرار داشته اند باعث گندیدن آبگوشت شده اند .
مقاومت مخالفان پاستور :
معتقدین به خلق الساعه به آزمایشهای پاستور این ایراد را وارد کردند که :
گرما دادن آبگوشت شرایط محیطی لازم برای خلق الساعه را از بین می برد . و اگر گرما وجود نداشته باشد ، حتما همه ی میکروب ها به وجود خواهند آمد .
پاستور برای رفع این ایراد آزمایشی دیگر انجام داد که به آزمایش چهارم پاستور مشهور است . با این آزمایش دیگر شکی باقی نماند که نظریه خلق الساعه باطل است .
آزمایش چهارم :
پاستور ظرفی شیشه ای مطابق شکل تهیه کرد . این ظرف را قبلا گرما داد تا بدون میکروب شود . سپس دهانه ی بالایی آن را از پنبه ی استریل (بدون میکروب) پر کرد . نوک تیز لوله و پهلوی شیشه را با الکل پاک کرد و پوست گردن اسبی را هم با الکل پاک کرد . سپس نوک تیز شیشه را به سیاهرگ گردن اسب فرو کرد و کاری کرد که سر آن بشکند . (کاری شبیه تولید سوزن سرنگ) .
پاستور از بالای پنبه هوای درون شیشه را با تلمبه بیرون کشید .در نتیجه ی بیرون کشیده شدن هوای شیشه و ایجاد خلاء نسبی ، خون سیاهرگ گردن اسب به درون شیشه سرازیر شد . هنگامی که مقدار کافی خون اسب درون شیشه جمع شد ، پاستور با احتیاط لوله ی نوک تیز را از گردن اسب بیرون آورد و بلافاصله نوک لوله را یست .
خون درون شیشه مدت ها بدون آنکه گندیده شود بلقی ماند و حال آنکه اگر خون در مجاورت هوا قرار می گرفت فوراً فاسد می شد .
پاستور در آزمایش چهارم بدون گرما دادن خون مانع آلوده شدن آن به میکروب شد و ثابت کرد :
خون خودبخود میکروب (موجود زنده) تولید نمی کند .
تهیه و تنظیم :
حمید رضا اویسی
نقاشی :
حمید رضا اویسی
ششم مهر ماه سالروز درگذشت لویی پاستور دانشمند فرانسوی بر همه دوستداران او تسلیت باد
به نام خدا
برای مطالعه مطالب درسی ۱ به قسمت پایین آرشیو اول مهر۸۶(سمت راست) مراجعه فرمایید
ایام شهادت امیرالمومنین تسلیت باد - طاعات قبول - التماس دعا
امیرالمؤمنین على(علیه السلام)، چهارمین پسر ابوطالب، در حدود سى سال پس از واقعه فیل و بیست و سه سال پیش از هجرت در مکّه معظّمه، از مادرى بزرگوار و باشخصیّت، به نام فاطمه، دختر اسد بن هشام بن عبدمناف ، روز جمعه سیزده رجب در کعبه به دنیا آمد.
على(علیه السلام) تا شش سالگى در خانه پدرش ابوطالب بود.
در این تاریخ که سنّ رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) از سىسال گذشته بود در مکّه قحطى و گرانى پیش آمد و این امر سبب شد که على(علیه السلام) به مدّت هفت سال در خانه پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، تا اوّل بعثت، زندگى کند و در مکتب کمال و فضیلت آن حضرت تربیت شود.
امیرالمؤمنین در خطبه 192 نهج البلاغه مى فرماید:«وَ لَقَدْ کُنْتُ أَتـَّبِعُهُ إِتّباعَ الْفَصیلِ اَثَرَ أُمِّهِ، یَرْفَعُ لى فى کُلِّ یَوْم مِنْ أَخْلاقِهِ عَلَمًا، وَ یَأْمُرُنى بِالاِْقْتِداء بِهِ.»«و من در پى او بودم چنانکه بچّه در پى مادرش، هر روز براى من از خلق و خوى خویش نشانه هاى برپا مىداشت و مرا به پیروى آن مىگماشت.»بعد از آن که محمّد(صلى الله علیه وآله وسلم) به پیامبرى مبعوث گردید، على(علیه السلام)نخستین مردى بود که به او گروید.
براى اوّلین بار ابوطالب پسر خود را دید که با پسرعموى خود مشغول نمازاند.
گفت: پسر جان چه کار مى کنى؟ گفت: پدر، من اسلام آورده ام و براى خدا با پسر عموى خویش نماز مى گزارم.
ابوطالب گفت: از وى جدا مشو که البته تو را جز به خیر و سعادت دعوت نکرده است.
ابن عبّاس مى گوید: نخستین کسى که با رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)نماز گزارد، على بود.
روز دوشنبه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)به مقام نبوّت برانگیخته شد، و از روز سه شنبه على نماز خواند.
در سال سوم بعثت بعد از نزول آیه «وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الاَْقربینَ»; یعنى «خویشان نزدیکتر خود را انذار کن!» رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بنى عبدالمطّلب را که حدود چهل نفر بودند دعوت کرد و به آنها ناهار داد، امّا آن روز نشد سخن بگوید، روز دیگر آنها را دعوت کرد و بعد از صرف ناهار به آنها فرمود: کدام یک از شما مرا یارى کرده و به من ایمان مى آورد تا برادر و جانشین بعد از من باشد، على(علیه السلام)برخاست و فرمود: اى رسول خدا! من حاضرم تو را در این راه یارى دهم.
فرمود: بنشین.
آن گاه سخن خویش را تکرار کرد و کسى برنخاست و فقط على(علیه السلام)برخاست و فرمود: من آماده ام.
فرمود بنشین.
بار سوم رسولخدا(صلى الله علیه وآله وسلم)سخن خود را تکرارکرد.
باز على(علیه السلام) برخاست و آمادگى خود را براى یارى و همراهى پیامبر اعلام کرد.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:«إِنَّ هذا أَخى وَ وَصِیّیى وَ وَزیرى وَ وارِثى وَ خَلیفَتى فیکُمْ مِنْ بَعْدى.» «این على، برادر و وصىّ و وارث و جانشین من در میان شما پس از من مىباشد.»بعد از سیزده سال دعوت رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) در مکّه، مقدّمات هجرت آن حضرت به مدینه فراهم شد.
در شب هجرت، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام)فرمود: لازم است در بستر من بخوابى، على(علیه السلام) در بستر رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)خوابید و آن شب که اوّل ربیع الاوّل سال چهاردهم بعثت بود، لیلة المبیت نامیده مىشود و بر اساس روایات در همین شب آیه اى درباره على(علیه السلام)نازل شد.
چند شب پیش از هجرت، شبى رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، همراه على(علیه السلام) به جانب کعبه حرکت کردند.
پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) به على(علیه السلام)فرمود: روى شانه من سوار شو.
على(علیه السلام) روى شانه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) سوار شد و مقدارى از بتهاى کعبه را از جا کندند و درهم شکستند و آنگاه متوارى شدند تا قریش ندانند که این کار را چه کسى انجام داده است.
بعد از هجرت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، على(علیه السلام) به فاصله سه روز بعد، از آن که امانت هاى رسول خدا را به صاحبانش داد، همراه فواطم; یعنى مادرش فاطمه بنت اسد و فاطمه دختر رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) و فاطمه دختر زبیر و مسلمانانى که تا آن روز موفّق به هجرت نشده بودند، عازم مدینه گردید.
وقتى وارد مدینه شد پاهایش مجروح شده بود، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) چون او را دید از فداکارى آن حضرت قدردانى و تشکر کرد.
در سال اوّل هجرت که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) میان مهاجر و انصار رابطه برادرى را برقرار ساخت به على(علیه السلام) فرمود: «أَنْتَ أَخی فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ.»«تو در دنیا و آخرت برادر من هستى.»در سال دوم هجرت، امیرالمؤمنین(علیه السلام) با فاطمه زهرا(علیها السلام) ازدواج کرد.
در رمضان سال دوم هجرت، دو افتخار بزرگ نصیب على بن ابیطالب(علیه السلام) شد; روز نیمه ماه رمضان سال دوم (یا سوم) خداوند، امام حسن مجتبى(علیه السلام) را به على(علیه السلام)داد و در هفدهم ماه رمضان سال دوم، جنگ بدر پیش آمد که شجاعت و قهرمانى امیرالمؤمنین(علیه السلام) زبانزد خاصّ و عامّ گردید.
شیخ مفید مىگوید: مسلمانان در جنگ بدر هفتاد نفر از کفّار را کشتند که 36 نفر آنها را على(علیه السلام) به تنهایى کشت و در کشتن بقیّه هم دیگران را یارى نمود.
در شوّال سال سوم هجرت، غزوه معروف اُحُد پیش آمد.
نام على(علیه السلام)در این غزوه هم مانند «بدر» پرآوازه است.
در همین غزوه بود که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)در باره على(علیه السلام)فرمود : «إِنِّ عَلِیًّا مِنّى وَ أَنَا مِنْهُ.» «همانا على از من است و من از اویم.»و در همین غزوه بود که منادى در آسمان ندا کرد : «لا سَیْفَ اِلاّ ذُوالْفَقارِ وَ لا فَتى اِلاّ عَلِىٌّ.» «شمشیرى جز ذوالفقار و جوانمردى جز على نیست.»در سال سوم (یا چهارم) هجرت بود که خداوند متعال، امام حسین(علیه السلام) را به امیرالمؤمنین عطا فرمود، پسرى که نُه نفر امام بر حقّ از نسل مبارک وى پدید آمدند.
در شوّال سال پنجم، غزوه خندق (یا احزاب) پیش آمد و على(علیه السلام) در مقابل عمرو بن عبدود به مبارزه ایستاد، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود:«بَرَزَ الاِْیمانُ کُلُّهُ إِلَى الشِّرْکِ کُلِّهِ.» «تمام ایمان که على است در مقابل تمام شرک که عمرو بن عبدود است به جنگ ایستاد.»و نیز فرمود:«لَمُبارَزَةُ عَلِىٍّ لِعَمْرو أَفْضَلُ مِنْ أَعْمالِ أُمّتى إِلى یَوْمِ الْقِیمَةِ.» «مبارزه على در مقابل عمرو، برتر از اعمال امّتم تا روز قیامت است.»در سال هفتم هجرت، غزوه «خیبر» روى داد که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «إِنّى دافِعٌ الرّایَةَ غَدًا إِلى رَجُل یُحِبُّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یُحِبُّهُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ، کَرّار غَیْرِ فَرّار، لا یَرْجِعُ حَتّى یَفْتَحَ اللّهُ لَهُ.»«فردا این پرچم را به دست کسى مى دهم که خدا و رسولش را دوست مى دارد، و خدا و رسولش هم او را دوست مى دارند، و حمله کننده اى است که گریزنده نیست و برنمى گردد تا خداوند به دست او فتح و پیروزى آوَرَد.»در سال هشتم هجرت، در بیستم ماه رمضان، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) مکّه را فتح کرد و آخرین سنگر مستحکم بتپرستى را از میان برداشت
بعد از فتح مکّه غزوه «حنین» و سپس غزوه «طائف» پیش آمد و على(علیه السلام) همراه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بود، در غزوه حنین فقط نُه نفر از جمله امیرالمؤمنین با رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) باقى ماندند و دیگران گریختند.
در سال نهم هجرت، غزوه تبوک پیش آمد، و از 27 غزوه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)، فقط در این غزوه على(علیه السلام) همراه آن حضرت نبود، چون پیغمبر او را به جانشینى خود در مدینه گذاشت، و حدیث معروف «منزلت» در همین باره است که پیامبر اکرم به على(علیه السلام)فرمود:«أَما تَرْضى أَنْ تَکُونَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسىإِلاّ أَنَّهُ لانَبِىَّ بَعْدى.»«آیا خشنود نیستى که منزلت تو نسبت به من، همانند منزلت هارون نسبت به موسى باشد، جز آن که پس از من پیامبرى نیست.»و در همین سال بود که على(علیه السلام) دستور یافت تا آیات سوره برائت را از ابوبکر بگیرد و آنها را از طرف پیغمبر بر بتپرستان بخواند.
در سال دهم هجرت، در پنجم ذىالقعده، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، على(علیه السلام) را به یمن فرستاد تا مردم را به اسلام دعوت کند، و بر اثر دعوت وى بسیارى از مردم به دین مبین اسلام درآمدند.
در همین سال بود که قضیّه «غدیر خم» پیش آمد که رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)در آن روز ضمن معرّفى امیرالمؤمنین به عنوان جانشین خود، فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»«هر که من رهبر اویم، این على رهبر اوست.» این حدیث را 110 نفر صحابى و 84 نفر از تابعین و 360 نفر از دانشمندان سُنّى از قرن دوم تا قرن سیزدهم هجرى روایت کرده اند.
در سال یازدهم هجرى، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) از دنیا رفت، على(علیه السلام) مى گوید:«وَفاضَتْ بَیْنَ نَحْرى وَ صَدْرى نَفْسُکَ.»«جان گرامى ات میان سینه و گردنم از تن مفارقت نمود.»در حالى که بنا به وصیّت نبىّ(صلى الله علیه وآله وسلم)، وصىِّ او على(علیه السلام) مشغول غسل و کفن و دفن حضرتش بود، «اصحاب سقیفه» در سقیفه بنى ساعده دست به نوعى کودتا زدند.
توطئه شومى که آثار و عوارض آن تاریخ را سیاه و سرنوشت مردم را تیره و تباه کرد و سنّت سیّئه اى پایه گذارى شد که از آن پس در هر عصر و نسل در ظلمت شب، بوزینگان اموى و عبّاسى یکى پس از دیگرى بر تخت جستند و رهبرى امّت اسلامى را به بازى گرفتند.
به عبارت دیگر آنچه در سقیفه اتفاق افتاد زیربناى خیانتى بزرگ و تاریخى به مسلمانان بود، زیرا به تعبیر فنّى کلمه، با تقدّم «مفضول» بر «افضل»، اصحاب سقیفه با تردستىتمام در این ماجرا پیروز شدند و امیرالمؤمنین(علیه السلام) را با آن همه سوابقِ درخشانِ جهاد و دانش و تقوا، خانه نشین نمودند.
و 25 سال تمام، نه تنها حقِّ مسلّمِ على(علیه السلام)زیرپاى زر و زور و تزویر نهاده شد، بلکه مهمتر آن که حقِّ تمامى آحاد و افراد و ملّتى که باید زمامدارى عادل و آگاه بر آنها حکومت کند پایمال گردید.
سرانجام همین نوع خلافت بود که زمینه سلطه و حاکمیّت بنى امیّه و سپس بنىعبّاس را فراهم ساخت، و همین سنّت سَیِّـئَه تقدّمِ مفضول بر افضل بود که بهانه اى به دست بهانه جویان داد تا «حقیقت» را فداى «مصلحت» نفسانى خویش کنند.
در دوران حکومت پنج ساله امیرالمؤمنین، عواملى دست به دست هم داد و مانع اصلاحات و عدالتى که على(علیه السلام) مى خواست شد.
در این مدّت، وقتِ امیرالمؤمنین بیشتر صرف خنثى کردن توطئه ها و مبارزه با ناکثین; یعنى پیمان شکنانى چون طلحه و زبیر و قاسطین; یعنى ستمگران و زورگویانى چون معاویه و پیروانش و مارقین; یعنى خارج شوندگان از اطاعت على(علیه السلام) چون خوارج نهروان، گردید.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) در تمام دوران عمر 63 ساله خود، در حدّ اعلاى پاکى و تقوا، درستى، ایمان و اخلاص، روى حساب «لا تَأخُذُهُ فِى اللّهِ لَوْمَةَلائِم» زندگى کرد و جز خدا هدفى نداشت و هر کارى که مىکرد به خاطر خدا بود، و اگر به پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)آن همه شیفته بود براى خدا بود.
او غرق ایمان و اخلاص به خداى متعال بود.
او تمام عمرش را با طهارت و تقوا سپرى کرد و طیّب و طاهر و آراسته به تقوا خدا را ملاقات نمود، در خانه خدا به دنیا آمد و در خانه خدا هم از دنیا رفت.
او به راستى دلباخته حقّ بود، همان وقتى که شمشیر بر فرق مبارکش رسید فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»; «به خداى کعبه رستگار شدم.» شهادت آن حضرت در شب 21 رمضان سال چهلم هجرى اتفاق افتاد.
1 ـ در جریان شوراى شش نفرى که به دستور عمر براى انتخاب خلیفه بعد از او تشکیل شد، عبدالرّحمان بن عوف که خود را از خلافت معذور داشته بود ظاهراً در مقام بى طرفى قرار گرفت و نامزدى خلافت را در امام على و عثمان منحصر دانست و بر آن شد تا در میان آنان یکى را برگزیند.
از على خواست تا با او به کتاب خدا و سنّت رسول الله و روش ابوبکر و عمر بیعت کند.
امّا امام على(علیه السلام) فرمود: «من بر اساس کتاب خدا و سنّت رسول خدا و طریقه و روش خود در این کار مى کوشم.»امّا همین مسأله چون به عثمان پیشنهاد شد، در دم پذیرفت و به آسانى به خلافت رسید!
2 ـ امام علی(علیه السلام) پس از قتل عثمان آن گاه که بنا به درخواست اکثریت قاطع مردم مسلمان، ناچار به پذیرش رهبرى بر آنان گردید، در شرایطى حکومت را به دست گرفت که دشوارى ها در تمام زمینه ها آشکار شده بود، ولى امام با همه مشکلات موجود، سیاست انقلابى خود را در سه زمینه: حقوقى، مالى وادارى، آشکار کرد.
الف ـ در عرصه حقوقى:اصلاحات او در زمینه حقوقى، لغو کردن میزان برترى در بخشش و عطا و یکسانى و برابر دانستن همه مسلمان ها در عطایا و حقوق بود و فرمود: «خوار نزد من گرامى است تا حقّ وى را باز ستانم، و نیرومند نزد من ناتوان است تا حقّ دیگرى را از او بگیرم.»
ب ـ در عرصه مالى:امام على(علیه السلام) همه آنچه را که عثمان از زمین ها بخشیده بود و آنچه از اموال که به طبقه اشراف هبه کرده بود، مصادره نموده و آنان را در پخش اموال به سیاست خود آگاه ساخت، و فرمود: «اى مردم! من یکى از شمایم، هر چه من داشته باشم شما نیز دارید و هر وظیفه که بر عهده شما باشد بر عهده من نیز هست.
من شما را به راه پیغمبر مى برم و هر چه را که او فرمان داده است در دل شما رسوخ مى دهم.
جز این که هر قطعه زمینى که عثمان آن را به دیگران داده و هر مالى که از مال خدا عطا کرده باید به بیت المال باز گردانیده شود.
همانا که هیچ چیز حقّ را از میان نمىبرد، هر چند مالى بیابم که با آن زنى را به همسرى گرفته باشند و کنیزى خریده باشند و حتّى مالى را که در شهرها پراکنده باشند آنها را باز مى گردانم.
در عدل، گشایش است و کسى که حقّ بر او تنگ باشد، ستم بر او تنگتر است.»
ج ـ در عرصه ادارى:امام على(علیه السلام) سیاست ادارى خود را با دو کار عملى کرد:
1 ـ عزل والیان عثمان در شهرها.
2 ـ واگذاشتن زمامدارى به مردانى که اهل دین و پاکى بودند.
به همین جهت فرمان داد تا عثمان بن حنیف، والى بصره گردد و سهل بن حنیف، والى شام، و قیس بن عباده، والى مصر و ابو موسى اشعرى، والى کوفه، و درباره طلحه و زبیر که بر کوفه و بصره ولایت داشتند نیز چنین کرد و آنها را با ملایمت از کار بر کنار ساخت.
امام(علیه السلام) معاویه را عزل نمود و حاضر به حاکمیّت چنان عنصر ناپاکى بر مردم شام نبود.
موضع امام در آن شرایط و اوضاع، هجوم به معاویه و پاکسازى او از نظر سیاسى بود.
او خویشتن را مسئول مى دید که مسقیماً انشعاب و کوشش در تمرّد و سر پیچى غیر قانونى را از بین ببرد و این خلل را معاویه و خطّ بنى امیّه به وجود آورده بودند.
امام(علیه السلام)مى بایست این متمرّدان را پاکسازى کند; زیرا پاکسازى کالبد اسلام از آن پلیدى ها، وظیفه امام بود; هر چند امرى دشوار مى نمود.
به عبارت دیگر علّت عزل معاویه و اعلان جنگ بر ضدّ او، انگیزه مکتبى بود که انگیزه اى بزرگ به شمار مى رفت.
و بدین گونه امام على(علیه السلام)در دو میدان نبرد مى کرد: میدانى بر ضدّ تجزیه سیاسى و میدانى بر ضدّ انحراف داخلى در جامعه اسلامى، انحرافى که در نتیجه سیاست سابق از جبهه گیرى غیر اسلامى شکل گرفته بود.
و از اینجا ارزش کارهاى امام(علیه السلام) در پاکسازى آن اوضاع منحرف و باز ستاندن اموال از خائنان، بى هیچ نرمى و مدارا، آشکار مىگردد.
امام على(علیه السلام) مى فرمود: «همانا که معاویه خطّى از خطهاى اسلام و مکتب بزرگ آن را نشان نمىدهد بلکه جاهلیّت پدرش ابوسفیان را مجسّم مى سازد.
او مى خواهد موجودیّت اسلام را به چیزى دیگر تبدیل سازد و جامعه اسلامى را به مجمعى دیگر تغییر دهد، مى خواهد جامعه اى بسازد که به اسلام و قرآن ایمان نداشته باشند.
او مى خواهد «خلافت» به صورت حکومت قیصر و کسرى در آید.»با همه مشکلاتى براى که امام(علیه السلام) پیش آمد آن حضرت از مسیر خویش عقب نشینى نکرد، بلکه در خطّ خویش باقى ماند و کار ضربه زدن به تجزیه طلبان را تا پایان زندگانى شریف خود ادامه داد و تا آن دم که در مسجد کوفه به خون خویش در غلطید، براى از بین بردن تجزیه، با سپاهى آماده حرکت به سوى شام بود تا سپاهى را که از باقى سپاهیان اسلام جدا شده بود و به رهبرى معاویه اداره مى شد از بین ببرد.
بنابراین امام(علیه السلام) در چشم مسلمانان آگاه تنها کسى بود که مى توانست پس از عمیق شدن انحراف و ریشه دوانیدن آن در پیکره اسلام، دست به کار شود و با هر عامل جور و تبعیض و انحصار طلبى بجنگد.
از میان سخنان سازنده امام(علیه السلام)، چهل حدیث را که هر کدام درسى از معارف پربار آن «انسان کامل» است برگزیدم، باشد که در پرتو اشعّه تابناک آن خورشید هدایت و ولایت، فضاى تاریک جهل و ضلالت را بشکافیم و به رشد و- تعالى کاملِ انسانى خویش نائل آییم.
* * *
ضمن عرض تسلیت ایام شهادت امیر المومنین وآرزوی قبولی طاعات این عکسها از سایت http://delakesadeh.blogf.com/ گرفته شده است.
التماس دعا
ضلع جنوبی حرم امیرالمومنین(ع)
ضریح امیرالمومنین(ع)
سقاخانه امیرالمومنین(ع)
مسجد کوفه
خانه امیرالمومنین(ع)کوفه
محراب امیرالمومنین(ع)
ضریح امام حسین(ع)
حرم حضرت ابوالفضل
ضریح حضرت ابوالفضل
محل خیمه ها
گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو
شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو
جانم علی جانم علی ای جان جانانم علی
مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان
پرده به پرده نخ به نخ تار به تار پو به پو
جانم علی جانم علی ای جان جانانم علی
ساقی باقی از صفا، باده بده سبو سبو
مطرب خوش نوای را تازه به تازه گو به گو
جانم علی جانم علی ای جان جانانم علی
در پی دیدن رخت همچون صبا فتاده ام
خانه به خانه در به در کوچه به کوچه کو به کو
جانم علی جانم علی ای جان جانانم علی
میرود از فراق تو خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو
جانم علی جانم علی ای جان جانانم علی
دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت
غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله جو به جو
جانم علی جانم علی ای جان جانانم علی
در دل خویش طاهره گشت و نیافت جز تو را
صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو